بی‌خبر از نام داوران و دبیران، در جشنواره فجر برگزیده شدم
بی‌خبر از نام داوران و دبیران، در جشنواره فجر برگزیده شدم
ساجده جبارپور، متولد دی 1369 در شهر باران های نقره ای «رشت»؛ فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق بین الملل، نماینده مجمع ملی جوانان کشور، برگزیده هفتمین دوره جشنواره فجر، برگزیده جایزه کتاب سال شعر جوان، برگزیده جایزه کتاب شعر انقلاب و نفر اول ده ها جشنواره کشوری و صاحب آثار: حرف بی ربط نشر نیماژ - مؤنث نشر نزدیکتر - سین جیم به زودی...شاعری است که در این شماره با ایشان گفت و گو نموده ایم. ایشان به عنوان یک شاعر تأثیر گذار در دهه های اخیر جایگاه ویژه ای را دارا هستند.

***

گفت و گو از: مسعود اصغرنژادبلوچی

جایگاه شعر امروز در حوزه های مختلف فرمی از کلاسیک تا سپید چرا تا به این اندازه کم مخاطب شده است؟

اتفاقاً من برعکس فکر می‌کنم شعر امروز همچنان پر مخاطب است فقط مسئله این است که رسانه تعیین می‌کند که مخاطب کدام شاعر بیشتر باشد. منظورم از رسانه فقط تلویزیون نیست، از صدا و سیما تا فضای مجازی همه تعیین کننده هستند. از سویی جمعیت شاعران نسبت به گذشته زیاد شده و به طبع مخاطبین بین شاعران تقسیم شده‌اند.

از عمر شعر نو مدت زیادی نمی‌گذرد و همچنان در حال تغییر و تحول است اتفاقاً من فکر می‌کنم نسل جوان امروز به شعر سپید لطف دارند اما خب بعد از انقلاب جریان غزل دوباره زنده شد و همین موجب شده که غزل هم همچنان به عنوان قالبی کهن مخاطبان خودش را داشته باشد.

ساجده جبارپور ماسوله

آیا لازم است جریان شعر با قالب سنجیده شود؟

به طور دقیق جواب این سوال را نمی‌دانم. حقیقتاً فکر می‌کنم شعر شعر است مهم نیست در کدام قالب، خودش انتخاب می‌کند در چه ظرفی سروده شود و در نهایت با توجه به نیاز مخاطب در اذهان باقی خواهد ماند.

خیلی خاصه الان در دو جناح و جبهه در حال سرودن شعر هستند، غزل سرا و شاعران سپید سرا…در حال نوعی جدال…به نظر شما این دسته بندی ها چه میزان ثمر بخش است چه میزان بازدارنده تعالی و رشد ادبیات؟

من چون خودم مخاطب هر دو گروه هستم چندان درگیر این جدال نبودم و برایم محسوس هم نبوده. با این‌ حال فکر می‌کنم شعر سپید نیاز شعر فارسی به ترجمه و رسیدن به گوش جهان را رفع خواهد کرد. در واقع یک قدم قبل از ترجمه اثر کلاسیک به دیگر زبان‌های دنیاست.

به نظرم حضور شعر کلاسیک و سپید حقیقتی ست که وجود دارد، روند طبیعی ادبیات است و به تعالی آن کمک می‌کند.

چرا شعر امروز به نوعی دچار تقلید از روی درد و درک یکدیگر شده و کمتر حرف مردم را شاعر در آثارش انتقال می دهد؟

علت اصلی فضای مجازی است شاعران سریعاً شعرهای سروده شده را منتشر می‌کنند، از سویی معمولاً تعداد لایکیا فالوئر تعیین کننده اعتبار شاعرها شده، به همین علت معمولاً جوان ترها به جای مضمون‌های موجود و زیاد اجتماعی راه ساده تر تقلید را انتخاب می‌کنند تا همان اعتبار را بدست بیاورند.

یعنی که فضای مجازی در حال سطحی نمودن ادبیات امروز است؟

بله دقیقا. البته در دوران گذشته هم سطحی نگری وجود داشته اما در عصر ما شاید به خاطر همین فضای مجازی بیشتر به چشم می‌آید.

به نظر شما در کنار بازدارنده هایی همچون فضای مجازی چند دسته گی شاعران و نویسندگان موجبات بازدارندگی را فراهم نمی کنند؟

چند دستگی از چه لحاظ؟

از دوره همی های جلسات پایتخت نشین تا نان قرض دادن در جشنواره های شهرستانی.

اتفاقا بد نیست نوعی رقابت ایجاد شده که به پویایی شعر کمک می‌کند. هرچند لبریز از بداخلاقی هم هست.

درباره دفترهای شعر چاپ شده در دوران معاصر و کیفیت محتوایی و گرافیکی چه نظری دارید؟

متاسفانه به دلیل آسان شدن امور چاپ کتاب در سال های اخیر شاهد چاپ حجم بالای از شعرهای غربال نشده هستیم. حتی در برخی موارد قالب کار مشخص نیست یا در حد تک بیت و شعرهای نصفه نیمه است. در واقع چاپ کتاب مبدل به یکی از مراحل اولیه ارائه اثر شده. با این حال به ندرت هم چاپ کتاب موجب دیده شدن شاعرانی که شده که پیش از این چندان از آنها نامی شنیده نمی‌شده اما خوب می‌نویسند.

درباره این که در حال حاضر بازخورد جشنواره ها و کتاب سال دارای حواشی خاص است و شما برگزیده بسیاری از این جشنواره ها می باشید برای ما بگویید؟

بله متاسفانه جشنواره‌های ادبی حاشیه‌های خاص خود را دارد. من هم هیچوقت بی‌نصیب از آسیب‌ این حواشی نبوده‌ام بالاخره پای مقداری پول درمیان است و خب بسیاری از شعر کسب درآمد می‌کنند. به یاد دارم که در سال ۹۱ در حالی که ساکن استان گیلان بودم و بی‌خبر از نام داوران و دبیران، در جشنواره فجر برگزیده شدم. متاسفانه آن سال جشنواره بسیار حاشیه داشت و در فضای مجازی بدون این که کوچکترین نقشی در برگزیده شدنم داشته باشم مورد حملات بسیاری قرار گرفتم. حرف‌هایی زده شد که شاید الان به آن افراد بگوییم بیاد نمی‌آورند اما از ذهن من هرگز پاک نشد و البته با چهره رقابتی و پشت پرده دنیای ادبیات آشنا شدم. رویکرد من نسبت به برگزیده شدن در جشنواره‌ها همواره با نوعی بی‌تفاوتی همراه بوده، چرا که برگزیده شدن اگر موجب غرور یا ندیدن ایراد کار شود ارزشی ندارد. برگزیده شدن باید شاعر را در انتشار و ویرایش اشعار سخت گیر کند. نباید گوش شاعر را به روی نقدها ببندد یا سبب شود نامداران و استادان شعر از نقد شاعر پرهیز کنند. هر چند هر سه کتاب من (حرف بی‌ربط، مؤنث و کتاب در حال انتشار سین جیم) حائز جایزه شده‌اند اما همچنان به دنبال نقد درست و اصولی هستم و خواهم بود.

در پایان درباره چشم انداز شعر امروز برای ما بگویید چه چشم اندازی را می توان پیش بینی نمود؟

حقیقتاً نمی‌دانم حس می‌کنم شعر ما بسته به تحولات اجتماعی متحول می‌شود. با این حال شعر در ایران همیشه زنده می‌ماند مردم ایران ذاتا شاعرند.

  • نویسنده : مسعود اصغرنژادبلوچی
  • منبع خبر : خاتون شرق