بازار گرم فروش ابتذال!
بازار گرم فروش ابتذال!
بازار فروش ابتذال در جامعه چنان گرم است که بخش کوچکی از موزیک ویدئوی یک خواننده معلوم‌الحال با مشارکت و بازی یک بازیگر مشهور فیلم‌های غیراخلاقی تنها در کمتر از 24 ساعت حدود 6 میلیون بار در صفحه مجازی او بازدید داشته است و بسیاری از افراد با این موزیک، دابسمش ساخته و در فضای مجازی منتشر کرده‌اند.

محبوبه ذالیانی

دیری نخواهد پایید که والدین از فرزندان خود بخواهند با استفاده از این موزیک دابسمش گرفته و در فضای مجازی به اشتراک بگذارند؟ همچنین این خواننده در موزیک قبلی خود از مخاطبان خواسته بود درس و کتاب را رها کرده و به فضای مجازی روی آورند تا اینگونه ابتذال‌ها خریدار داشته باشد. از دیدن این ویدئو به راحتی می‌توان متوجه شد سازنده آن شناخت دقیقی از مخاطبان خود دارد و طبق سلیقه آن‌ها این ویدئو را بر اساس سکانسی شناخته شده از فیلم ایرانی «ابد و یک روز» ساخته است. روزی احساسات عده‌ای از ما ایرانیان تحت تاثیر این فیلم و بخش‌هایی از آن قرار گرفت و امروز با بهره‌برداری از این پیشینه، تجسم ابتذال در عده‌ای دیگر را شاهد هستیم.

مخاطب اصلی فضای مجازی و این نوع خواننده‌ها متاسفانه قشر نوجوان و جوانی است که نه می‌دانند بایسته‌های هنر و هنرمند چیست و نه از امر مبتذل آگاهی دارند. جدای از تبعات روانی این نوع کلیپ‌ها بر قشر نوجوان، امر مبتذل می‌تواند در جامعه تبعات اجتماعی زیادی داشته باشد که مخاطبان بهتر است از آن به نحوی درست، آگاه شوند. ما درباره تبعات روانی انتشار چنین محتوایی به سراغ روانشناسان رفتیم و از جامعه شناسان تبعات اجتماعی و راه حل مقابله با ابتذال را جویا شدیم.

تبعات مخرب روحی و روانی

درباه تبعات روانی قرار گرفتن چنین محتوایی در دسترس نوجوانان، فریبا مهشادی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی می گوید: « باتوجه به این که مخاطبان چنین دست محتواهایی در فضای مجازی نوجوانان و کودکان هستند حس کنجکاوی این گروه‌ها نسبت به افراد به نمایش گذاشته شده در این کلیپ‌ها افزایش می یابد و نوجوانان سعی می‌کنند با جست و جو بفهمند این بازیگران چه کسانی هستند. با جستجو کردن و دستیابی به کلیپ‌هایی که به نوعی در آن‌ها هرزه انگاری وجود دارد این افراد محتمل خطرات و آسیب‌های زیادی می‌شوند.»

وی اضافه می کند: «اولین آسیبی که می‌تواند دیدن فیلم‌ها و کلیپ‌های این چنینی در نوجوانان به وجود آورد بروز بلوغ جنسی زودرس است. زمانی که بلوغ جنسی زودرس اتفاق می‌افتد نوجوان دچار تغییرات هورمونی‌ای می‌شود که اصلا متناسب با سن او نیست. در نتیجه وقتی هنوز به سن عقلی مناسب نرسیده است دست به رفتاری می‌زند که باعث به وجود آمدن هیجانات منفی، افسردگی، اضطراب و…. در او می‌شود.»

مهشادی می گوید: «همچنین افکار غلط و نگرش‌های غلط در باره امر جنسی یکی دیگر از آسیب‌های دسترسی به این نوع محتواها است. زمانی که بچه‌ها با چنین چیزهایی مواجه می‌شوند دچار احساس نفرت و احساس گناه نسبت به والدین خود می‌شوند و نمی‌توانند درک درستی از این قضیه پیدا کنند. بچه‌ها در سنین پایین وقتی با چیزهایی مواجه می‌شوند که متناسب با سن‌شان نیست دچار سردرگمی و ترس می‌شوند، چون نمی‌توانند به درستی تجزیه و تحلیل کنند. بعضی از کودکان وقتی این محتواها را می‌بینند حتی ممکن است دچار ناخن جویدن و شب ادراری شوند و بعدا ممکن است در روابط عاطفی خود دچار مشکل شوند. تاسف بارتر اینکه با این دست کلیپ‌ها این نوع روابط برای آن‌ها عادی‌سازی می‌شود در نتیجه به راحتی فریب دیگران را می‌خورند و ناخواسته در تله تجاوز می‌افتند.»

به فرزندانتان آموزش دهید

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در ادامه اضافه می کند: « اما کاری که بهتر است پدر و مادرها در رابطه با این موضوع برای فرزندان خود انجام دهند این است که با فرزندان خود ارتباط برقرار کنند، درباره سود و زیان این محتواها و غیرواقعی بودن آن‌ها با فرزندان خود صحبت کنند. پدر و مادرها باید سعی کنند حتما علم‌شان را نسبت به اینترنت و فضای مجازی به روز کنند تا بتوانند به وسائل الکترونیکی بچه‌ها نظارت داشته باشند. والدین باید بدانند که نباید از روش‌های خشن و تنبیهی در این موارد استفاده کنند و حس کنجکاوی فرزند خودشان را به رسمیت بشناسند و اجازه ندهند محتواهای این چنینی تا حد امکان در دسترس آن‌ها قرار بگیرد. فرزندان باید مطابق سن خود یک سری آموزش‌های جنسی را دریافت کنند که این آموزش‌ها باید توسط والدین به آن‌ها منتقل شود.»

فریبا مهشادی می گوید: «باید حتما به بچه‌ها این هشدار داده شود که این ادبیات معنا و مفهوم مناسبی ندارد و جایگزین‌های بهتری را برای فرزندان خود فراهم کنند تا آن‌ها بتوانند هیجانات خود را از طریق گوش دادن به موسیقی‌های بهتر تخلیه کنند. بچه‌ها باید از سنین کودکی در فضای فرهنگی مناسبی قرار گیرند و پدر و مادرها الگوی مناسبی برای بچه‌های خود باشند. فرهنگ‌سازی در خانواده بسیار برای تربیت فرزندان حائز اهمیت است. اگر پدر و مادر مراقب رفتارهای خود نباشند نمی توانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و فرزندان این قبیل افراد ناهنجار را الگوی خود قرار می دهند.»

معیار جوان امروز ما کیست؟

زهرا خانزاده پژوهشگر و نویسنده می گوید: «این آقا با این تیپ خاص خود و نشر موزیک ویدیو هایی با محتوای مستهجن و صد البته مورد علاقه جوانان و نوجوانان حال حاضر مملکت و زوم کردن روی موضوعات جنسی و غیر اخلاقی محبوبیت زیادی کسب کرده است. در موزیک ویدیو آخر هم با دستمایه قرار دادن فیلم بسیار واقعی و دردناک ابد و یک روز و با استفاده از پورن استار معروف خانم الکسیس تگزاس سعی در جذب مخاطب دارد. من کاری به این آقا ندارم چون از دیدگاه بنده حقیر معلوم الحال است ولی در تعجبم که علاقه نسل جوان به این موضوعات سخیف و بی ارزش چرا این همه شدت گرفته است؟ چهل و دو سال تلاش برای محروم کردن جوانان از ساده ترین مسائل و بگیر و ببند و سانسور چه نتیجه ای داشته است؟ جوان و نوجوان ما، الکسیس تگزاس را خیلی خوب میشناسد اما زنان بزرگ این مملکت را که اسطوره بودند نمیشناسد. زنانی چون دولت ابادی ها، زینب پاشا، دکتر پری کاشانچی، اعتصامی، فرخزاد و بهبهانی و….. جوان و نوجوان ما هشت سال جنگی که جوانها در آن در راه وطن جان دادند به خاطرندارد. ما چطور نسلی را تربیت کردیم که یک خواننده نما نیز ضعف هایشان را دستمایه فروش و استقبال از کلیپش کرده است؟»

وی ادامه می دهد: «معیار جوان امروز ما کیست؟ ساسی، تتلو؟! الکسیس تگزاس یا …. معیار زنان ما چه کسانی هستند؟ خانم الکسیس یا سلبریتی هایی مثل کارداشیان و لوپز. سالن آرایشگاه ها مملو از زنانی است که هر روز دوست دارند خود را بیشتر زیبا کنند و در رقابت با سلبریتی ها هستند. پسران ما هر روز در باشگاه ها و آرایشگاه ها و مراکز خالکوبی سعی دارند تا بیشتر دخترکش شوند. چه بر سر این جوانان آمده است؟ چرا ما نتوانستیم الگو ها و اسلوب های بهتری را برایشان تعریف کنیم. چرا دختران ما نمیخواهند مثل مرحوم میرزاخانی ساده اما دریایی از علم باشند. چرا پسران ما نمیخواهند فردی چون فیروز نادری و امثالهم باشند؟ عاقبت این گروه از جامعه چه خواهد شد؟ این درد دارد که جوان ما الکسیس را میشناسد اما حتی از اخبار کشورش بی اطلاع است. این رنج دارد که جوان ما به جای مطالعه و کسب علم سودای سلبریتی شدن در سر می‌پروراند. های های گریه دارد که جوان ما تاریخ کشورش را نمی‌داند اما تا وزن ساسی و اشعار تتلو را ازبر است.»

جوانان وطن را از این باتلاق نجات دهیم

این پژوهشگر درباره نقش معلمان و سیستم آموزشی می گوید: «نقش معلمان بسیار خطیر است. ناخودآگاه فیلم فروشنده آقای فرهادی را به خاطر می آورم که در آن معلم تلاش داشت تا دانش آموزانش فیلم گاو را ببینند. کدام جوان ما فیلم گاو را در سیستم آموزشی تماشا کرده است یا برای خواندن آثار نویسندگانی چون دانشور و ساعدی و زرین‌کوب و ….ترغیب شده است؟! سیستم آموزشی ما فقط آموزش محور است و بخش تربیتی آن که بسیار مهم است که به دست فراموشی سپرده شده است. حتی والدین هم اصرار دارند همین که درسش رو خوب یاد بگیره کافیه فکرش رو مشغول نکنید! یعنی آشنایی با تاریخ و سینما و ادبیات و فرهنگ کشورمان مشغولیت فکری تلقی می شود.»

زهرا خانزاده درباره سایر رسانه ها از جمله صداوسیما می گوید: «برنامه های تلویزیونی خالی از جاذبه های لازم برای جوانان است و قریب به اتفاق همه کانال های ماهواره ای با محتوای ساختگی و پر از بخش های نا مناسب را تماشا می کنند. زندگی های لوکس، آراستگی های بی اندازه و غیر واقعی که در دنیای واقعی وجود ندارد. واقعیت ها را به نمایش بگذارید.»

وی در پایان صحبت های خود می گوید: «از دید من در هر مقامی که هستید از همین امروز وظیفه خود را به جا آورید. امثال ساسی و کسانی که فرهنگ و ارزشهای ما را زیر سوال میبرند برای خود و فرزندان وطن تحریم کنید. به دنبال راهی برای آموزش تاریخ ، فرهنگ، ادبیات و سینمای کشورمان باشید. این مسیر جز غرق شدن در باتلاق و نابودی فرهنگ و نسل ها چیزی به دنبال ندارد. جوانان وطن را از این باتلاق نجات دهیم.»

پدیده‌هایی زودگذر ولی تاثیرگذار

همچنین سارا صوری جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص می گوید: « این پدیده یک امر جهانی است. نکته‌ای که وجود دارد این است که در جوامع دیگر از این نوع خواننده‌ها استقبال زیادی می‌شود. این به یک فرهنگ در بین جوانان و نوجوان تبدیل شده است که از این نوع محتواها استقبال زیادی می‌کنند. من فکر می‌کنم این تفاوت نسلی را نشان می‌دهد. نسل جوان در همه جای جهان به دنبال چنین نمایش‎‌هایی در فضای مجازی هستند و این افراد پیروان زیادی دارند. به نظر من این پدیده زودگذر ولی در نهایت تاثیرگذار است زیرا این فضا دنیای جدیدی برای نوجوان است که قابل کنترل هم نیست. به همین خاطر دیده می‌شود که از این محتواها در مدت زمان کوتاهی استقبال زیادی می‌شود. هرکسی هم نمی‌تواند چنین استقبالی را برای خود ایجاد کند، این افراد کسانی هستند که در بین نوجوانان و جوانان سابقه ذهنی دارند و به محض مطرح شدن، بار دیگر مشهور می‌شوند. این پدیده نمی‌تواند به یک جریان تاثیرگذار در جامعه تبدیل شود. جوانان امروز چیزهایی را تجربه می‌کنند که والدین آن‌ها تا به حال آن‌ها را تجربه نکرده‌اند و به فعالیت در فضاهایی وارد هستند که والدین توانایی فعالیت در آن فضاها را ندارند.»

وی معتقد است: «صورت‌بندی مسائل اجتماعی در ایران با صورت‌بندی مسائل در جوامع دیگر متفاوت است و این تمایز باعث شده است خواننده‌ای در خارج از فضای ایران از این تمایز استفاده کند و با تصاویر و مفاهیم به اصطلاح هنری ولی در واقع ابتذال محض، فقط و فقط خود را مطرح کند. فضای جامعه باید آنقدر غنی از موضوعات فرهنگی باشد که اجازه ورود چنین هجمه هایی را ندهد و هر کسی نتواند با هر نوع ابتذالی برای مدتی هرچند کوتاه برای خود بازار گرمی کند. »