از نیشابور تا قطب شمال
از نیشابور تا قطب شمال
طبیعت‌گردی و جهانگردی از علاقه‌مندی‌های افراد زیادی است که دوست دارند مکان‌ها و مناطق مختلف جهان را از نزدیک ببینند اما شاید به دلایل مختلف هنوز موفق به این کار نشده‌اند. در این‌میان یک زوج نیشابوری که از سالها قبل طبیعت‌گردی را از نیشابور آغاز کرده‌اند از جذابیت‌های سفر به نقاط مختلف ایران و جهان برای ما خاطرات جالبی تعریف می‌کنند که دل هر خواننده ای از شوق دیدن این مکان‌های دیدنی لبریز می‌کند. در این شماره خاتون شرق پای صحبت‌های این زوج جهانگرد نیشابوری نشسته‌ایم تا با هم خاطرات جذاب ایشان را بشنویم.

با سلام خدمت شما لطفا در ابتدا خودتان را برای خوانندگان خاتون‌شرق معرفی کنید و بفرمائید از چه زمانی طبیعت‌گردی را آغاز کردید؟

من مجید مقیمانی متولد سال ۱۳۶۰ هستم. من سانیا صنعتگران متولد سال ۱۳۶۴ هستم. از سال‌های ۸۵ و ۸۶ طبیعت گردی و کوهنوردی را شروع کردم و در همان زمان ها عکاسی هم می کردم البته به صورت آماتور با یک دوربین معمولی از مناظر، حیوانات، پرندگان و جاذبه‌های طبیعی عکس می‌گرفتم.
در همین مسیر با تعدادی از دوستان شکارچی‌ آشنا شدم و من هم به این دوستان‌ پیوستم و شکارچی شدم و حدود سه سالی هم ادامه دادم تا اینکه روزی دیگر شکار حیوانات را کنار گذاشتم.


آیا کنار گذاشتن شکار دلیل خاصی داشت؟
چطور توضیح بدهم، شاید نوعی حس پشیمانی داشتم، حتی این اوخر که با دوستان شکارچی به بیابان‌ برای شکار پرنده می‌رفتیم من فقط تماشا می‌کردم و دلم نمی‌آمد شلیک کنم. یک صحنه هنوز توی ذهنم مانده است زمانی که پرنده‌ای را شکار کرده بودم وقتی بالای سر پرنده رسیدم هنوز زنده بود و این صحنه خیلی روی من تاثیر گذاشت. سپس اسلحه ام را عوض کردم و یک دوربین حرفه‌ای گرفتم شروع به عکاسی از پرندگان کردم و به همان جاهایی می‌رفتم که قبلا برای شکار می‌رفتیم، یک دوره‌ای هم در برنامه‌های اتوموبیل رانی آفرود شرکت‌ می‌کردم و ادامه داشت تا اینکه تعدادی از انجمن‌های محیط زیست که با این کار مخالف بودند جلساتی گذاشتند و در آن اثرات مخرب آفرود را بر طبیعت و حیوانات برایمان توضیح دادند که باعث شد از آفرود به سمت طبیعت‌گردی سالم برویم.
در این جلسات با آقای شاهین شفیعی و انجمن آوای طبیعت آشنا شدم که ایشان هم طبیعت‌گرد و جانورشناس هستند و به همین واسطه با اداره محیط زیست و آقای هادی ناصری برای گشت‌زنی‌ها، برگزاری جلسات آموزشی برای روستائیان جهت حفاظت از حیات وحش و مبارزه با شکارچیان غیرقانونی شروع به همکاری کردیم و به همین خاطر با مناطق حفاظت شده رییسی و حیدری بیشتر آشنا شدیم و در طی همین گردش‌ها عکس‌هایی هم از  طبیعت می‌گرفتم که البته هنوز به صورت حرفه ای عکاسی نمی‌کردم.
از اینجا بود که وارد عکاسی حرفه‌ای طبیعت شدید؟
بله عکس‌هایم را که منتشر می‌کردم دوستان ایرادهای عکس‌هایم را می‌گرفتند و پیشنهاد کردند حالا که دارم برای این‌ کار وقت می‌گذارم و موقعیت‌ها و صحنه‌های خاصی را می‌توانم عکاسی بهتر است به صورت حرفه‌ای عکاسی کنم به همین خاطر ترغیب شدم که یک دوره عکاسی را بگذرانم و با همسر یک دوره عکاسی را در فنی‌وحرفه‌ای مشهد طی کردیم و دوربین را هم کمی ارتقا دادیم و در یک دوره ورکشاپ آقای بابک‌ موسوی هم که از عکاسان قدیمی حیات وحش ایران هستند شرکت کردیم که بسیار تاثیر گذار بود.
پس از مدتی که تجربه‌مان بیشتر شد در اینستاگرام هم بازخورد عکس‌هایمان افزایش پیدا کرد البته عکاسی حیات وحش در ایران درآمد چندانی ندارد به طوری که بزرگترین عکاسان ایران هم از این راه درآمدی ندارند.
به هرحال طبیعت‌گردی و سفرهای ما ادامه داشت و با فراگرفتن عکاسی طبیعت سفرهایمان هم هدف‌مندتر شد به طوری که قبل از هر سفر لیست مکان‌هایی که دارای آبگیر،‌تالاب و دریاچه و محل سکونت پرندگان و حیوانات خاص بود را جستجو می‌کردیم و آنها را در اولویت سفرهایمان قرار می‌دادیم.
در ایران هم‌ به جاهای مختلفی سفر کرده‌اید؟
ما در ایران بیشتر به جاذبه های طبیعی و روستاها و خارج از شهر سفر می‌کنیم یک بار که به منطقه حفاظت شده میانکاله در بهشهر رفته بودیم با یک تیم فیلمبردارو طبیعت‌گرد آشنا شدیم که به آنها اجازه ورود با موتور را نمی‌دادند البته به خود ما هم اجازه نمی‌دادند که به هر حال مجوز لازم را گرفتیم باهم یک روز کامل را آنجا به عکاسی گذراندیم و البته عکس‌های خوبی هم‌ گرفتیم.
این دوستان‌ که آنها هم عکاس بودند بعد از حدود ۲ هفته ما را به یک‌ جشنواره ملی عکس درباره طبیعت میانکاله دعوت کردند که عکس‌هایمان را ارسال کردیم و از بین بیش از یکصد عکاس شرکت کننده عکس‌های ماهم جزو عکس های برتر انتخاب شد و این نخستین باری بود که ما در یک جشنواره شرکت می‌کردیم. البته چند باری هم در نیشابور روز محیط زیست نمایشگاه در مجتمع امیران برگزار شد و عکس هایمان به نمایش گذاشته شد .
آیا تا به حال عکس‌های شما در نشریه یا رسانه‌ای هم‌ چاپ و منتشر شده است؟
بله عکسی داشتیم مربوط به یک پرنده زنبورخوار بود که در استان لرستان گرفته بودم و در یک  نشریه در تهران چاپ شد. در این بین گونه‌های خاصی از حیوانات را در نیشابور ثبت کردیم به عنوان‌ مثال ۲سال متوالی فلامینگو به نیشابور آمدند که هر ۲سال را ثبت کردیم.
ثبت حضور بعضی از گونه‌های حیوانات و پرندگان در برخی نقاط کشور که تا به حال این گونه‌ها در آن‌ مناطق دیده نشده جالب توجه است مثلا یک گونه پرنده با نام «گلاریول بال‌سرخ» را در نیشابور ثبت کردیم. البته این عکس‌ها را برای اداره محیط زیست و تعدادی پایگاه‌های محیط زیست هم ارسال می‌کنیم و در آنجا حضور این‌گونه‌ها به همراه زمان و تعدادشان ثبت می‌شود.
از این محل هم درآمدی برای شما ندارد؟
خیر درآمدی ندارد، ولی اخیرا هم خیریه‌ای درنیشابور راه‌اندازی کردیم که در آن عکس‌هایی را که در پارک ملی کنیا گرفته‌ بودیم به معرض فروش گذاشتیم که حدود هشت میلیون تومان جمع‌آوری شد و برای خرید دستگاه اکسیژن‌ساز به خانه سالمندان حضرت ‌معصومه اهدا کردیم.
چطور شد که شروع به عکاسی از طبیعت سایر کشورها کردید؟
در ابتدا هدف ما جهانگردی بود ولی طبیعت همیشه دیدنی و انسان را جذب می‌کند به همین‌ خاطر به شهرهای مختلف مثل کشورهای جنوب شرقی آسیا، تایلند، مالزی و جزایر آنجا که سفر کردیم که تنوع حیوانات بیشتر بود خودبه خود عکاسی هم جزئی از برنامه سفرمان بود. حتی در سفر به کشور های اروپایی هم برای عکاسی به پارکهای آنجامیرویم مثلا در سفر به پاریس وعکسهایی از پرندگان آنجا منتشر کردیم و باز خورد دوستانمون این بودحتی اونجا هم رفتین دیدن پرنده ها!! بله درسته ما برای بودن در کنار اونها وثبت شون هیچ لحظه ای رو از دست نمیدیم.
در سفرها چه چیزهایی نظرتان را جلب کرد؟
این‌ موضوع برای من جالب بود که شاید پرندگان وحشی آنجا به نوعی اهلی هستند!
چطور؟
به عنوان‌مثال به اندازه‌ای که ما در این‌جا به دنبال یک‌ گونه خاص غاز وحشی می‌گردیم و به سختی پیدا می‌کنیم ولی در آنجا در پارک‌هایشان به راحتی می‌توانستیم آنها مشاهده کنیم. این پرنده مهاجر را در اینجا از فاصله یکصدمتری نمی‌توانیم نزدیک‌تر بشویم ولی همین پرنده در آنجا انگار احساس امنیت بیشتری دارد.
خانم صنعتگران آیا شما از همان ابتدا در این برنامه‌های طبیعت‌گردی و عکاسی به همراه همسرتان شرکت داشتید؟
اوایل من در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کردم ولی کم‌کم علاقه‌ پیدا کردم و در طی این سفرها به عکاسی علاقمند شدم. البته عکاسی حیات وحش بسیار سخت است و باید صبح بسیار زود آماده حرکت باشی و بتوانی در جنگل و صحرا و جاهای سخت اتراق کنی که اویل برای من خیلی سخت بود.


آیا طی این‌ مدت تجربه تلخی هم داشتید؟
زمان‌های سختی داشتیم و نه هیچ وقت تجربه تلخی نداشتیم. زندگی در طبیعت و کنار حیوانات همیشه جذاب است و آرامشی به انسان می‌دهد که بی‌نظیر است اما شیرین‌ترین خاطره‌ من مربوط به زمانی بود که در کمپ ماسایی مارا کنیا کنار یک رودخانه بودیم، آنجا در پارک ملی ماسایامارا به هیچ عنوان‌نباید از ماشین پیاده شوی چون هر لحظه امکان دارد یک حیوان وحشی به شما حمله کند. در همان لحظه یک‌ گله فیل در حال عبور از محل ما و دریاچه بود و یک گروه مستندساز هم انجا در حال فیلمبردلری بودند و من برای اولین بارپشت صحنه ساخت یک فیلم‌مستند را دیدم که برایم بسیار خاطره‌انگیز است.
اقامت در پارک ملی بسیار هیجان انگیز و بی تکرار بود کنار اتاقامون یک نفر با نیزه نگهبانی می داد تا خطر حمله حیوانات وحشی جهانگردان را تهدید نکند و برای گردش هم حتما باید یک نگهبان بومی میرفتیم. یک روز صبح که برای دیدن طلوع خورشید از خواب بیدار شده بودیم در طی این مسیر راهنمایمان گیاهان و درخت‌های مختلف را به ما نشان می‌دادنحوه ی پرتاب نیزه را آموزش داد از هر گیاه به نحوی باورنکردنی استفاده میکردن مثلا بایک گیاه برام گوشواره ساخت،از یک گیاه به عنوان مسواک،صندلی سنباته…استفاده میکردن .ماسایی هادر خانه‌هایی بسیار کوچک و پر از پشه زندگی می‌کردند و از این‌که مرزها باز شده بود و توریست‌ها می‌امدند بسیار خوشحال بودند و درآمدشان هم از همین راه بود.
نحوه تغذیه‌شان هم جالب بود که خون و شیر را با هم مخلوط می‌کردندومیخوردن و گوشتی که میخوردند بسیار سفت بود و به روش‌های اولیه غذاهایشان را می‌پختند. وخوردن غذاهاشون برای ما کمی دشوار بود
آیا زندگی پرهیجانی دارید؟
بله دقیقا از زندگی لذت می‌بریم، خیلی‌ها به ما می‌گویند چرا شما همیشه در سفر هستید البته شاید خودشان هم دوست داشته باشند ولی نمی‌دانم چرا این‌ کار را انجام نمی‌دهند. مثلا ساعت ۲ ظهر که به خانه می‌رسیم بعد از ساعت کاری سریع ناهار می‌خوریم و به امید دیدن یک پرنده یا حیوان به طبیعت می‌رویم. سعی می‌کنیم این لحظات را از دست ندهیم و کمتردرگیر زندگی شهری و تجملات شویم.
بارها به دوستانم پیشنهاد کردم ولی در جواب می‌گویند شما یا جیبتان پرپول است با گنج پیدا کرده‌اید.


البته همین سوال را می‌خواستم بپرسم؟
طبیعت‌گردی ساده هیچ خرجی برای شما ندارد و می‌توانید از همین روستاهای اطراف شروع کنید و تجهیزات خاصی هم لازم ندارد فقط باید کمی از استراحت‌مان کم کنیم. بعد از آن طبیعت‌گردی درون کشور است که آن هم اگر از اقامت در هتل‌های لوکس و بازارگردی بگذریم دیگر خرج ندارد. ما در سفرهایم سعی می‌کنیم تا حد امکان برای اقامت از چادر استفاده کنیم.
در همین دوران شیوع کرونا که به جنگل‌های بکر سفر کرده بودیم یک دوش‌گرفته‌ بودیم و همان جاحمام می‌گرفتیم. در طبیعت‌گردی تنها قسمتی که هزینه‌‌بر است سفرهای خارجی است که در سال‌های اخیر هم سخت‌تر شده ولی باز هم می‌توان با کم کردن تجملات زندگی به سفرها برویم ولازم نیست گنجی پیدا کرده باشیم اولویت زندگی ما دیدن دنیاست در حقیقت گنج ما نداشتن حرص است که به جای تغییر ماشین و خانه خرج سفر می‌کنیم.
آیا تا به حال پیشنهاد یا موقعیتی برای کسب درآمد از طریق عکاسی طبیعت داشته‌اید؟
در حقیقت هیچ وقت به این سمت کشیده نشده‌ایم با اینکه پیشنهادهایی هم‌ از طرف چند آتلیه شده بود و کارشان نسبت به عکاسی طبیعت بسیار آسان‌تر است چون در عکاسی حیات وحش باید صبر و حوصله زیادی داشته باشید و بتوانید عکاسی در شرایط سخت طبیعت و گرما و سرما را تحمل کنید. مخاطب در عکاسی و مستند حیات وحش فقط یک تصویر زیبا را می بیند در حالی که از پشت صحنه آن بی‌خبر است.
خوشبختانه گرایش ما به سمت طبیعت‌گردی و عکاسی طبیعت بر روی بسیاری از اطرافیان ما تاثیر گذاشت و باعث شد دید آنها نسبت به حیات وحش تغییر پیدا کند و خیلی‌ها را هم دیده‌ایم که به طبیعت‌گردی روی آورده‌اند البته خوشبختانه نیشابور با داشتن کویر، کوهستان و رودخانه‌های فراوان دارای تنوع زیستی و اقلیمی متنوعی است که شرایط بسیار خوبی برای یک طبیعت‌گرد فراهم می‌کند.
برای اینکه میزان جذابیت طبیعت‌گردی را بیشتر نشان بدهیم در چند سفر خارجی که اخیرا داشتیم فیلم‌های کوتاهی به صورت سفرنامه تهیه و در اینستاگرام منتشر کردیم که مثلا کجا رفتیم و شب در کنار کدام قبیله اتراق کردیم و آداب و رسوم قبیله را نشان دادیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در سفرهایتان با خارج از کشور نحوه برخورد مردم وقتی که می فهمیدند ایرانی هستید چطور بود؟
روحیه مردم هر کشوری متفاوت است مثلا در روسیه برخوردها سرد است ولی مثلا مردم آسیای شرقی افریقا ایتالیا مردمی گرم و دوست داشتی دارند دراکثر کشورها دوستانی پیدا کردیم که هنوز هم از طریق فصای مجازی ارتباط داریم. به طور کل مردم جهان با یکدیگر هیچ مشکلی ندارند و خیلی هم دوست دارند با یگدیگر ارتباط برقرار کنند.
تا به حال به این فکر افتاده‌اید که ماجراهای سفرتان را بنویسید؟
بسیار علاقه‌مندیم که ماجراهای سفرهایمان را بنویسیم تا دیگران بخوانند به خصوص که اخیرا دیگر به جاهای خاص سفر می‌کنیم مثلا بهمن ماه سال گذشته برای دیدن شفق‌های قطبی به مورمانسک روسیه سفرکردیم و به جایی رسیدیم که مرز خاکی با یخ‌های قطب شمال بود. آنجا عکاسی حیوانات نداشتیم و دمای هوا منفی ۳۶درجه بود و هر زمان از ایگلو خارج می‌شدیم مژه‌هایمان یخ می‌زد.
در آنجا به سورتمه‌سواری رفتیم که بعدا پشیمان شدم و ماجرا از این قرار بود که در حین سورتمه‌سواری یکی از دستکش‌هایم از دستم خارج شد و دچار سرمازدگی شدید شد و تا مدتی به شدت درد می‌کرد.
برای عکاسی از شفق قطبی به دهکده سامی ها قبیله بومی اونجا رفتیم و ساعت‌های حدود ۱۰ شب بیرون رفتیم و به علت سرمای شدید شارژ باطری دوربین به سرعت تمام می‌شد به طوری که ۱۰دقیقه بیشتر نمی‌توانستیم عکاسی کنیم که آن هم‌تجربه خوبی بود.


به عنوان یک زوج جهانگرد و عکاس حیات وحش و طبیعت پیشنهاد شما به علاقمندان به طبیعت‌گردی چیست؟
پیشنهاد می‌کنیم هرچه سریع‌تر طبیعت‌گردی را از ساده‌ترین شکل ممکن شروع کنند درسته با افزایش قیمت دلار سفر خارجی کمی سخت شده اما در همین ایران خودمان  با توجه به‌ اینکه چهار اقلیم را داریم جاهای بسیاری دیدنی دارد که شاید تنها چهل درصد آن را دیده‌ایم و می‌شناسیم مثلا بهار مشکین‌شهر بسیار دیدنی بود و از زمستان‌های آن هم خیلی تعریف می‌کردند و منطقه عسلویه و بوشهر یا سواحل مکران طبیعتی وجود دارد که بی‌نظیر است.
برای برخی افراد طبیعت‌گردی به این شکل تعریف شده که به چند نقطه شناخته شده سفر کنند ولی جاهای بکری وجود دارد که هرچند رفتن به این نقاط کمی سخت است ولی به زحمتش می‌ارزد.
از هم‌ صحبتی با شما زوج خوش‌ذوق بسیار لذت بردیم و از اینکه وقتی را بدیا مصاحبه با خاتون شرق اختصاص دادید سپاسگزاریم.