از تجاوز به کودک ۱۷ ماهه تا ناموس کشی
از تجاوز به کودک ۱۷ ماهه تا ناموس کشی
خبر تجاوز به نوزاد ۱۷ ماهه توسط پدر که به مرگ کودک منجر شد تلخ ترین خبری بود که در دوران کرونا شنیدیم و شوک بدی را به جامعه وارد کرد. مرگ این نوزاد 17 ماهه از تمام قربانیانی که این ویروس منحوس جان شان را گرفت جانکاه تر و دردناک تر بود.

محبوبه ذالیانی

سال هاست که ویروسی مخوف در زیر پوست جامعه مسلمان ایرانی نفس می کشد و کماکان سرزنده است و به حیات خود ادامه می دهد. تجاوز و آزار جنسی محارم پنهان‌ترین نوع خشونت خانگی است که در سایه تابوها و اما و اگرهای فرهنگی هم از سوی خانواده و هم نهادهای مسئول معمولا انکار و لاپوشانی هم می‌شود.  این در حالی است که مخفی ماندن تبعات فاجعه‌آمیز این آسیب از نگاه سیاستمداران و برنامه‌ریزان فرهنگی  کشور باعث شده این خشونت به‌عنوان یک آسیب مهم اجتماعی تلقی نشود و در اولویت برنامه‌ریزان قرار نگیرد. یک ماه دیگر نیز سالروز مرگ فجیع رومینا اشرفی است که توسط پدر خود به بهانه مساله ناموسی به قتل رسید. در این گزارش این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که آیا تجاوز محارم به زنان و کودکان دختر که آثار مرگباری بر زندگی آنان دارد با قتل‌های اصطلاحا ناموسی هم‌ریشه هستند؟

بار‌ها و بار‌ها با اخباری مبنی بر تجاوز و آزار جنسی دختران به‌ویژه دختربچه‌ها از سوی محارمی مانند پدر، برادر، عمو و… مواجه شده‌ایم. تجاوز‌هایی که گاهی مرگ این زنان و کودکان را رقم زده و اگر هم فرد جانش را از دست نداده است روح و روان او را مچاله و شکنجه شده در معرض مرگی فرسایشی قرار داده است.

از سوی دیگر هر از گاهی در اخبار می‌خوانیم و می‌شنویم که همین محارم جان زن یا دختربچه‌ای را به بهانه آنچه ناموس می‌خوانند می‌گیرند چرا که آن زن یا دختربچه به مردی علاقه‌مند شده یا وارد ارتباط جنسی با شخصی شده بدون آنکه از آن‌ها اجازه ورود به ارتباط عاطفی و در نهایت ارتباط جنسی بگیرد.

هنوز به خاطر داریم که خرداد ماه سال گذشته رومینا اشرفی به بهانه همین ناموس و لابد هراس از احتمال ارتباط جنسی او با فردی که مورد تایید محارم نبود به فجیع‌ترین شیوه ممکن به دست پدر به قتل رسید. اما پدر تنها به تحمل ۹ ماه حبس به عنوان اشد مجازات محکوم شد. جالب آنکه او با علم و کسب اطمینان از اینکه جرم فرزندکشی اعدام نیست فرزند ۱۳ ساله خود را با داس سر برید.

مدتی بعد هم فاطمه برحی دختر ۱۹ ساله خوزستانی به دلیل عدم تمایل به همسری با پسرعمویش که لابد بر اساس تفکر رواج یافته در آن منطقه مالک او بود توسط همان پسرعموی غیرتی سر بریده می‌شود تا مبادا روزی فاطمه به مرد دیگری دل بسته و وارد ارتباط جنسی و عاطفی با دیگری شود. اینبار هم قاتل بعد از دو، سه ماه حبس با رضایت ولی دم یا همان پدر مقتول از بند رها شد.

حالا هم در خبری جدیدتر نوزادی ۱۷ ماهه به دلیل تجاوز پدر و خونریزی داخلی جان باخته است. شاید در نگاه اول به نظر برسد که علت مرگ این نوزاد با مرگ ۲ دختر قبلی متفاوت است، اما فاطمه رسولی، دکترای جامعه شناختی روان شناسی معتقد است که همه این قتل‌های منتصب به ناموسی بودن یا تجاوز‌های جنسی نسبت به زنان از سوی محارم ریشه در یک مساله دارد و آن هم نگاه جنسی و مالکانه نسبت به زنان یا به بیان بهتر این تصور که جنس مونث شی‌ای جنسی در اختیار مردان خانواده است. وی در توضیح این نظریه خود می گوید: «این نگاه به دو شیوه خود را نشان می‌دهد یک شیوه آن است که می‌گوید؛ «تو شی جنسی متعلق به من هستی، پس حق دارم نیاز جنسی خود را توسط تو برآورده کنم» و نگاهی دیگر که معتقد است؛ «تو ملک و شی جنسی متعلق به من و در اختیار من هستی، پس حق نداری شریک جنسی و عاطفیت را خودت مشخص کنی و تنها این من هستم که به تو می‌گویم این ارتباط را باید با چه کسی داشته باشی.» هر دو سویه این سکه نیز تنها یک نتیجه دارد قربانی شدن زن یا دختربچه.»

وی ادامه می دهد: «در این بین می‌توان گفت حمایت از نگاه ملک محور نسبت به زن و کودک در قوانین، محدود بودن مجازات پدران فرزندکش در قوانین و حتی نگاه متهم انگارانه نسبت به زنان قربانی خشونت‌های جنسی در قوانین و گاهی عرف قضایی ما باعث ترویج این نگاه انحرافی در جامعه شده است که محارم و به‌ویژه پدر حق اعمال هر نوع رفتاری را نسبت به فرزند و به‌ویژه فرزندان دختر خود دارند.»

اگر چه در مورد مرگ نوزاد ۱۷ ماهه به دلیل جرم تجاوز یا زنای به عنف نمی‌توان گفت مجازات قاتل محدود خواهد بود اما با این حال متهم این پرونده نیز فردی است که در همین جامعه و با همین نگاه‌ها  و تفکرات رشد و پرورش یافته و اگر احتمال ابتلای او به بیماری روانی را کنار بگذاریم، ممکن است او نیز در جرگه افرادی باشد که فرا گرفته زن و دختر ملکی شخصی یا همان شی جنسی متعلق به اوست و در یک انحراف کلی‌تر و با تفسیری بدشکل‌تر از عرف نادرست جامعه تا تجاوز به فرزندش هم پیش رفته است.

نادیده گرفته شدن کودک‌آزاری در جامعه

دکتر رسولی درباره عللی که باعث شده چنین جنایتی از سوی یک پدر علیه نوزاد ۱۷ ماهه‌اش انجام شود، می‌گوید: «ماجرای این کودک شیرخوار در وهله اول مصداقی از کودک‌آزاری جنسی است. کودک‌آزاری موضوعی است که در جامعه ما نادیده گرفته شده و دفاع از حقوق کودکان چندان در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است.»

وی ادامه می‌دهد: «این عدم اهمیت به محافظت از کودکان ۲ دلیل عمده دارد، یکی اینکه اولا کودکان به عنوان اموال والدین شناخته شده و به‌ویژه پدر بر فرزندان خود مالکیت دارد. دوم آنکه این جرائم معمولا در حوزه خصوصی رخ داده و اصولا گزارش داده نمی‌شوند. به همین دلیل هم موضوع کودک‌ آزاری و خصوصا کودک‌ آزاری جنسی باید بیشتر مورد توجه قرار گرفته و تدابیر و اقدامات لازم برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.»

این جامعه‌شناس با بیان اینکه مساله مهم دیگر آن است که درجامعه ما آموزش جنسی به افراد داده نمی‌شود، اظهار می‌کند: «باید در وهله اول باید به کودکان آموزش داده شود که چگونه از خود محافظت کرده و در چه مواردی باید کمک بخواهند که البته درباره شیرخوار ۱۷ ماهه این امکان وجود ندارد. اما درباره بزرگسالان نیز باید این آموز‌ش‌ها داده شود. یعنی یک فرد بزرگسال باید آگاهی داشته باشد که تعرض به یک کودک چه آسیب‌هایی را برای آن کودک به دنبال دارد و حتی ممکن است باعث مرگ او شود. در واقع به نظر می‌رسد از این حیث نیز یک ناآگاهی وسیعی در جامعه وجود دارد که منجر به چنین فجایعی می‌شود.»

وی با تاکید بر اینکه در چنین پرونده‌هایی معمولا موضوع جنسیت هم مطرح است، خاطرنشان می‌کند: «معمولا قربانیان کودک‌آزاری جنسی دختربچه‌ها هستند و بر اساس آماری که در کشور‌های غربی منتشر شده است اصولا دختربچه‌ها ۳ برابر بیشتر از پسربچه‌ها مورد کودک‌آزاری جنسی قرار می‌گیرند و وجه تهاجمی این نوع کودک‌آزاری نسبت به دختران بیشتر از پسران است.»

رسولی با اشاره به موضوع مالکیت پدر بر فرزند، عنوان می‌کند: «پدر‌ها و تا حدودی مادران می‌توانند هر رفتاری با فرزند خود داشته باشند و متاسفانه محافظت قانونی از کودکان انجام نشده است. در مساله رومینا که توسط پدرش کشته شد مجازات پدر قابل تامل است. ما مشاهده می‌کنیم وقتی فرزندکشی رخ می‌دهد مجازات مجرم بازدارندگی لازم را ندارد. در حال حاضر پدر رومینا تنها به ۹ سال حبس محکوم شده و مادر نگران است که اگر این شخص بار دیگر به روستا بازگردد ممکن است تبعاتی برای خودش یا فرزندش داشته باشد؛ بنابراین قوانین نیز بازدارندگی لازم را ندارند و باید مورد توجه قرار بگیرد.»

دکتر فاطمه رسولی در پایان صحبت های خود درباره شخصیت پدری که به فرزند شیرخوار خود تجاوز کرد، اینطور می گوید: «در خصوص تجاوز پدر به کودک ۱۷ماهه اگر این اتفاق افتاده باشد علت آن شخصیت ضد اجتماعی فرد است. کسانی که شخصیت‌های ضد اجتماعی دارند خطرناک ترین آدم‌ها در دسته بیماران روانی‌اند. این شخصیت‌ها افراد بیماری‌اند که شکل گیری شخصیت‌شان در دوران کودکی در محله‌های پرخطر و از طریق پدرمادرهایی که ژنتیکی با این بیماری مواجهند ایجاد می‌شود. قطعا در این گروه رشد اصول اخلاقی انجام نشده و نخواهد شد.»

نبود آمار رسمی از قربانیان تجاوز محارم

انکار و تابوانگاری تجاوز محارم در کشور سبب شده است در عمل هیچ آماری از موارد وقوع این نوع از خشونت خانگی در کشور منتشر نشود. نبود آمار و انکار این واقعیت تلخ در جامعه کار را برای برنامه‌ریزان و افراد فعال در این حوزه نیز سخت کرده است، از سویی دیگر در فضای انکار و سانسور تجاوز محارم کمک به آزار دیدگان این موضوع  نیز مشکل‌تر می‌شود.

تاکنون تنها آماری که از سوی مسئولان در مورد تجاوز محارم در کشور منتشر شده، مربوط به سال ۱۳۹۵ است. در این سال سایت باشگاه خبرنگاران جوان بدون ذکر نام به نقل از رئیس انجمن آسیب‌های اجتماعی از تشکیل پنج هزار و ۲۰۰پرونده قضایی در مورد روابط جنسی با محارم خبر داد. خبری که علی‌رغم اهمیت آن هیچ‌گاه پیگیری نشد. پیش از آن در آبان ماه سال ۸۲ نیز پری میربک، مشاور وقت استانداری خوزستان با اشاره به وقوع ۱۸مورد تجاوز پدران به دختران ۱۲ تا ۱۴سال، گفته بود که ۱۲نفر از این دختران زیر ۱۴سال بوده‌اند. در مورد تجاوز محارم واقعیت تلخ دیگری وجود دارد این است که تجاوز پدران به دختران بیشتر از تجاوز برادران به خواهران است، از آنجا که براساس قانون پدر قیم فرزند است، برخورد قانونی با پدران متجاوز نیز دشوار است‌.

 راهکار مقابله با تجاور محارم «هیس» نیست

مریم قائنی پژوهشگر و فعال حقوق زنان و کودکان می گوید: «تجاوز به‌ محارم در همه کشورهای دنیا دیده می‌شود، اما این پدیده در کشورهایی که محدودیت بیشتر و شرایط ارتباط سالم کمتر است، بیشتر به چشم می‌خورد.»

وی با اشاره به تابو بودن موضوع تجاوز به ‌محارم در ایران، اضافه می کند: «در  ۲۵سالی که در این حوزه فعالیت داشته‌ام، هروقت این موضوع را مطرح کرده‌ایم به ما گفته‌اند هیس. بدیهی است تا  وقتی‌ این تفکر وجود داشته باشد فرزندان ما همواره در معرض تجاوز و تعددی قرار می‌گیرند. در ضمن آسیبی ‌که در زیر پوست جامعه نفس می‌کشد و وجود دارد با هیس گفتن و لاپوشانی و سانسور حل نمی‌شود، بلکه قد می‌کشد.»

قائنی با انتقاد از نبود آمار رسمی از تجاوز به محارم در کشور، ادامه داد: «انتظار این  است حداقل در مورد این آسیب یک آمار رسمی و قابل مراجعه‌ای وجود داشته باشد تا  با استناد به‌آن اعداد و ارقام، مسئولان را متوجه وجود این خشونت مخوف خانگی در کشور کنیم.»

وی به ‌کودکان قربانی خشونت و تجاوز اشاره می کند و می گوید:«خشونت و تجاوز برای هیچ رده سنی پذیرفتنی نیست، اما در این زمینه کودکان بسیار آسیب‌پذیرتر از بزرگسالان هستند، چرا که بزرگ‌سال‌ها درصورت مواجهه با این نوع خشونت‌ها می‌توانند به‌مراجع قضایی مراجعه کنند و قدمی در راستای احقاق حق خود بردارند، اما کودکان  راه به‌جایی ندارند،  برخی از آنان حتی کیسه بوکس خانواده هم شده‌اند، به‌ویژه در این شرایط بد اقتصادی، معیشتی و… که خانواده‌ها را متاثر کرده است. بنابراین، در این شرایط سیاست‌گذاران، برنامه‌ریزان و افرادی که پذیرفته‌اند شرایط امن را در کشور به‌ویژه برای کودکان مهیا کنند، موظف هستند در این زمینه  تدبیر و راه حلی بیاندیشند، چرا که به ‌اعتقاد من یک مورد تجاوز هم زیاد است، آن هم  تجاوز به ‌کودکان از سوی پدر، برادر و افرادی که انتظار حمایت از آنان می‌رود.»

ضعف قانون و غفلت از آموزش

این فعال مدنی تجاوز به‌کودکان از سوی محارم را به‌ضعف قانون حمایتی و نبود آموزش گره می زند و می گوید: «تجاوز به‌ محارم با توجه به‌ تبعات منفی آن، قوانینی را می‌طلبد که کارآمد، عملی و مشخص بوده و بتواند از آسیب‌دیده حمایت کند،  اما در این زمینه ما قانون حمایتی قویی نداریم و اگر هم داریم در سایه است و اجرا نمی‌شود. در زمینه آموزش نیز غفلت زیاد صورت گرفته و محدودیت‌ها بسیار است. به ‌والدین آموزش والدی نمی‌دهیم همانطورکه به‌ جوانان آموزش مهارت همسری ارائه نمی‌کنیم، در نبود این آموزش‌ها ازدواج و فرزندآوری را نیز تبلیغ می‌کنیم. بدیهی است در نبود آموزش نه ازدواج‌ها می‌توانند ازدواج موفق و پایداری باشند و نه‌محیط خانه می‌تواند محیط امنی برای کودک باشد. ناگفته پیداست اگر مقوله آموزش مراقبت از خود به‌ کودکان ارائه شود، کودکان یاد می‌گیرند چگونه از خود مراقبت کنند و از افرادی که نظر سوئی در مورد آنان دارند، چگونه دوری کنند.»

قائنی از قیمومت پدر به ‌فرزند اشاره می کند و می گوید: «در زمینه تجاوز به‌ کودک از سوی پدر، موضوع قیمومت مشکل‌ساز می‌شود. مثلا در مورد اخیر تجاوز پدر به کودک و مرگ کودک، اگر مادر مقصر این جریان بود، مادر حکم اعدام می‌گرفت، اما چون قوانین ما پدر را مالک فرزند می‌داند، این حکم در مورد این پدر اجرا نمی‌شود.  مواردی که از تجاوز محارم به‌رسانه‌ها راه پیدا می‌کند، در واقع نوک کوه یخی است که بیرون می‌زند. در بسیاری از خانواده‌ها در ایران این خشونت‌ها اعمال می‌شود، اما به خاطر تابوانگاری و همچنین  به‌ اصطلاح حفظ آبروی خانواده معمولا این مسئله در پشت دیوارهای همان خانه بایکوت می‌شود و قربانیان حادثه با تبعات عاطفی، روانی و جسمی این موضوع سال‌ها رنج می‌کشند.»

قتل زن جوان توسط برادرانش در نیشابور 

لازم به ذکر است فرمانده نیروی انتظامی نیشابور از قتل زن جوان توسط برادرانش در نیشابور خبرداد.  سرهنگ دهقان پور گفت: زن جوانی در یکی از روستاهای بخش میان‌جلگه نیشابور توسط دو برادرش به قتل رسید.وی  افزود: این زن جوان که حدود ۱۸ سال داشته ظاهرا به دلیل اختلافات خانوادگی توسط برادران ۲۵ و ۲۸ ساله‌اش به قتل رسیده است. وی بدون اشاره به نحوه ارتکاب این قتل اظهار کرد: هردو متهم این قتل بازداشت شده اند  و به قتل خواهرشان اعتراف کرده‌اند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.